خانواده و کودکان، فیلم و ویدئو، پزشکی و سلامت، دکوراسیون
۱۰ مورد از مرگبارترین و خشونت‌بار‌ترین شورش‌ها و جنبش‌های اعتراضی تاریخ [قسمت دوم]

۱۰ مورد از مرگبارترین و خشونت‌بار‌ترین شورش‌ها و جنبش‌های اعتراضی تاریخ [قسمت دوم]

این روزا جنبش «جلیقه زردها» در فرانسه و پاریس خودنمایی می کنه، مردان و زنان فرانسوی که با پوشیدن جلیقهای زرد شورش به راه انداخته و ندای اعتراض به گرانی و پایین بودن دستمزدها سر دادن. همه چیز با افزایش ۶ سنتی مالیات بر سوخت شروع شد و بر خلاف عقب نشینی ماکرون از طرح خود واسه زیاد شدن قیمت سوخت و حتی بالا بردن دستمزدها هم این شورش خیابانی بازم ادامه پیدا کرده. در سراسر جهان هر روز اعتراضات و اجتماعاتی در خیابونا واسه نشون دادن اعتراض به یه مشکل اساسی یا یه قانون جنجالی و حتی یه اتفاق یا اظهارنظر ناخوشایند صورت میگیره و در بدترین شرایط به شورش خیابانی و درگیری بین خودنمایی کنندگان و نیروهای امنیتی می رسه.

با این وجود وقوع شورش همگانی و کشت و کشتار فقط در کشورهایی صورت میگیره که دولت حاکم، حکومتی سرکوبگر و دیکتاتور مآب باشه. از اون جایی که دولتا و حکومتایی با اینجور ویژگیایی در طول تاریخ کم نبوده ان، همیشه تماشاگر شورشا و اعتراضاتی در اندازه وسیع بوده ایم که بعضی وقتا هزاران هزار قربونی به دنبال داشتن. هر چند این شورشای خیابانی در مقایسه با انقلابا و جنگا تلفات کمتری به دنبال دارن اما در مواردی هم تعداد کسایی که در شورشا جون خود رو از دست میدن مهمه. در ادامه این مطلب می خوایم شما رو با ۱۰ شورش مرگبار تاریخ آشنا کنیم.

قسمت اول این مطلب رو می تونین از راه این لینک بخونین.

۵- شورش کشاورزان السالوادرو (السالوادور، ۱۹۳۲)

تعداد کشته شدگان: ۳۰٫۰۰۰ نفر

چگونگی شروع اعتراضات: درزمان نیمه دوم دهه قرن نوزدهم، قهوه به یکی از مهم ترین جنسای صادراتی السالوادور تبدیل شد.
اینجوری پرورش دهندگان قهوه، زمینای بسیاری رو واسه تولید این ماده خوراکی تغییر کاربری دادن. این موضوع تاثیری منفی بر افزایش شکاف بین بخش فقیر و غنی جامعه السالوادور گذاشت. در نتیجه مردم بومی منطقه از زمین هاشون اخراج شده و بیشتر از قبل در فقر و گرسنگی فرو رفتن. پس از ویرانی بازار بورس در سال ۱۹۲۹ و رکود اقتصادی شدید در کشور، بازار قهوه هم از هم پاشید که نابودی کامل اقتصاد السالوادور رو به دنبال داشت. اینجوری ارتش از کشاورزان به رهبری آگوستین فارابوندو مارتی دست به شورش گسترده زده و خواهان تغییرات فوری در ساختار حکومتی و اقتصادی کشور شدن.

نتیجه اعتراضات: ارتش کشور به همراه پلیس محلی به سرکوب بیرحمانه اعتراضات پرداختن، سرکوبی که از اون با نام «La Matanza» به معنی کشتار یا قتل عام یاد می شه.
هر کسی که مثل بومیان بود به سرعت و با آخر سنگدلی به قتل می رسید. هر کسی که لباس محلی و سنتی بومیان رو به تن داشت هم به سرنوشتی مشابه دچار می شد.
آمارها در مورد تلفات این شورش فرق داره اما تعداد کشته شدگان بین ۱۰٫۰۰۰ تا ۳۰٫۰۰۰ تخمین زده شده.
تراژدی دیگه بعد از این کشتار این بود که فرهنگ مردم بومی السالوادور، پس از این شورشا کلا از بین رفت چون خیلی از مردم بومی مجبور بودن واسه زنده موندن، گذشته فرهنگی خود رو مخفی نگه دارن.

۴- شورش ججو (کره جنوبی، ۱۹۴۸ تا ۱۹۴۹)

تعداد کشته شدگان: ۶۰٫۰۰۰ نفر

چگونگی شروع اعتراضات: در حالی که تلاشا واسه متحد کردن دو کره ادامه داشت، سازمان ملل و اتحاد جماهیر شوروی در مورد آینده یه کشور واحد در شبه جزیره کره توافی نداشتن. اتحاد جماهیر شوروی ادعا می کرد که در نیمه شمالی شبه جزیره انتخاباتی سالم و دموکراتیک برگزار شده و اجازه دسترسی سازمان ملل به این منطقه و روند انتخابات رو نداد. تعداد خیلی از ساکنان جزیره ججو، کمی دورتر از ساحل منطقه ای که حالا کره جنوبی اسمشه، نسبت به انتخابات برگزار شده تحت پشتیبانی سازمان ملل بدگمان بودن. درزمان اعتراضات صلح آمیز نسبت به این انتخابات، پلیس به طرف خودنمایی کنندگان آتیش گشود که به مرگ ۶ نفر از اونا در سال ۱۹۴۷ منجر شد.
سال بعد، شورشی در اندازه بزرگ در منطقه اتفاق افتاد که با حمله خودنمایی کنندگان به ساختمانای دولتی همراه بود.

نتیجه اعتراضات: بعد از این که گفتگوها بین دو طرف به نتیجه ای نرسید، دولت کره حنوبی یه عملیات حساب شده رو واسه در هم شکستن شورشیان شروع کرد.
نیروهای ارتش هر کسی که در خیابون می دیدن رو به قتل می رسوندن و بعضی هم مدعی شدن که دختران جوون از روستاهای دور و بر ججو ربوده شده و مورد تجاوز قرار گرفتن. آمار تلفات فرق داره اما تعداد کشته ها معمولاً ۶۰٫۰۰۰ نفر عنوان می شه که یه پنجم جمعیت اون زمان جزیره رو تشکیل می داد. علاوه بر این، ۷۰ درصد از روستاهای این جزیره در آتیش سوزونده و با خاک برابر شدن.

۳- شورش تبتیا (تبت، ۱۹۵۹)

تعداد کشته شدگان: ۸۶٫۰۰۰ نفر

چگونگی شروع اعتراضات: بعد از این که نیروهای چینی کنترل تبت رو در سالای پس از پایان جنگ جهانی دوم بدست گرفتن، درگیریای همیشگی بر سر مالکیت زمینا و برنامه های دولت به خشونت کشیده شد.
ارتش آزادی بخش خلق چین همیشه واسه مردم تبت دردسرساز شده و اونا رو آزار می داد. اونا همیشه در خیابونا و روستاهای تبت حضور داشته و نماد بدرفتاری دولت چین با تبتیا بودن. وقتی که در اوایل مارسل ۱۹۵۹، دالایی لاما واسه حضور تو یه برنامه نمایشی در مرکز فرماندهی ارتش چین در تبت دعوت شد، بیشتر از ۱۰٫۰۰۰ نفر از مردم منطقه رهبر سیاسی و مذهبی تبت رو محاصره کرده و مانع رفتن اون به محل نمایش شدن چون اونو دامی می دونستن که از طرف ارتش چین طراحی شده بود. در روز دهم مارس، خودنمایی کنندگان ضد چینی و ضد کمونیستی خیابون لهاسا، پایتخت تبت، رو به تصرف خود درآوردند. دالایی لاما هم چند روز بعد به هند فرار کرد تا از انتقام دولت چین در امان باشه.

نتیجه اعتراضات: ۹ روز بعد، ارتش چین شروع به گلوله باران قصر دالایی لاما، نوربولینگا، با گلولهای خمپاره کرد که خشم تموم جامعه تبتیا رو به دنبال داشت. شورشیان تبتی هم به جنگ با سربازان چینی پرداختن اما اونا آموزش نظامی کافی نداشته و تعدادشون هم بسیار کمتر بود. شورش در تبت تنها ۲ روز دووم داشت و شهر به تصرف نیروهای ارتش چین درآمد. بدون این دست اون دست کردن سرکوب شدید مخالفان شروع شد و بدنبال اون بیشتر از ۸۶٫۰۰۰ تبتی کشته شدن.

۲- لا ویولنسیا (کلمبیا، ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۰)

تعداد کشته شدگان: ۲۰۰٫۰۰۰ نفر

چگونگی شروع اعتراضات: در سال ۱۹۴۸، خورخه الیچر گایتان، رییس جمهور محبوب از حزب لیبرال مورد سوء قصد قرار گرفته و کشته شد که به شورشی موسوم به «Bogotazo» منتهی شد که فقط در ۱۰ ساعت اول اون بیشتر از ۵٫۰۰۰ نفر کشته شدن. بدنبال این شورش، سرکوب و دستگیرهای گسترده شروع شد اما شورشای محلی بازم تا چند سال ادامه پیدا کرد.
وقتی که لوریانو گومز از حزب محافظه کار در سال ۱۹۵۰ به قدرت رسید، لیبرالا طعمه خشم و نفرت دولت اون شده و با متهم شدن به کمونیست بودن و دیگه عناوین بد به طور سیستماتیک سرکوب شدن. این سرکوبا ماهانه با دستگیری و قتل دستکم ۱٫۰۰۰ نفر همراه بود.

نتیجه اعتراضات: در سال ۱۹۵۳، ژنرال گوستاوو روخاس پینیلا به قدرت رسیده و تلاش کرد اثرات سرکوب موسوم به «La Violencia» رو نابود کنه اما نتونست به وعده هاش بکنه و مردم بیشترً روستانشین کشور از اونم ناراضی بودن. مشکلات اقتصادی به وجود اومده به وسیله کاهش قیمت قهوه هم بر مشکلات کشور اضافه و خلع اون از مقام ریاست جمهوری به وسیله ارتش رو به دنبال داشت. کمی بعد یه دولت غیرنظامی تشکیل شده و در آخر شورشای گاه و بیگاه تموم شد.
درزمان این دوران پرآشوب بیشتر از ۲۰۰٫۰۰۰ نفر در کلمبیا کشته شده و ۸۰۰٫۰۰۰ نفر هم زخمی شدن.

۱- جدایی پاکستان از هند (هند، ۱۹۴۷)

تعداد کشته شدگان: ۵۰۰٫۰۰۰ تا ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ نفر

چگونگی شروع اعتراضات: بعد از نزدیک به ۱۰۰ سال تحت سلطه بریتانیا بودن، هند در سال ۱۹۴۷ استقلال خود رو به دست آورد اما دولت بریتانیا عزمشو جزم کرد که در بخش غربی کشور که ساکنان اون بیشترً مسلمون بودن کشوری جداگونه از هند بسازه. درزمان این واقعه بیشتر از ۱۰ میلیون نفر براساس عقاید مذهبی شون از محل زندگی خود آواره شده و به هند یا پاکستان جا به جایی مکان کردن. مرز بین دو کشور تازه جداگونه شده از ترس اینکه کنترل جمعیت مهاجر از دست بره خیلی زود و بدون برنامه ریزی تشکیل شد که به خشونت و شورش در مناطق مرزی منتهی شد.
مناطق مرزی پنجاب و بنگال در مرز دو کشور بیشتر از نقاط دیگه تماشاگر شورش و خشونت بود.

نتیجه اعتراضات: بخشی از این خشونتا رو میشه نسل کشی دونست و بیشتر کودکان و زنان باردار مورد هدف قرار می گرفتن. اخته کردن زنان و مردان در دو طرف مرز رواج داشت. در سراسر سال ۱۹۴۷ آتیش تندروی مذهبی در هر دو کشور زبانه می کشید، هر چند سالای قبل هم با شدت کمتری وجود داشت. به دلیل همین درگیریای قومی و مذهبی بود که دولت بریتانیا عزمشو جزم کرد یه کشور جداگونه مسلمون و یه کشور جداگونه هندو در این منطقه بسازه. بعد از پایان شورشا و خشونت در آخر نزدیک به یه میلیون نفر از مردم دو کشور جون خود رو از دست داده بودن.

مطلب دیگر :   آداب زن بودن در اجتماع چیست؟