ازدواج اساس خانواده و قاعدهای است که برآن جامعه استوار میشود و خانواده اولین سنگ بنا ملّتها است وازدواج از سوی شارع مقدس برای حلیّت استمتاع و لذت بردن هر یک از زن ومرد از یکدیگر قرار داده شده است و نیز عقدی است که هدف ازآن دوام و استمرار زندگی زناشویی است مگر در حالتهای خاص که دیگر ادامه زندگی غیر ممکن و نامقدور باشد خداوند در این باره میفرماید:
«و مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا و جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَودَّهً و رَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرُونَ؛و باز یکى از آیات(لطف) او آن است که براى شما از جنس خودتان جفتى بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم اُنس گیرید و میان شما رأفت و مهربانى برقرار فرمود. در این امر نیز براى مردم با فکرت ادلهاى(از علم و حکمت حق) آشکار است».
در شرع اسلام برای خانواده و ازدواج قوانین محکمی قرار داده است که بر اساس آنها رابطهای مبنی بر احترام متقابل به وجود میآید که مودت و رحمت از مهمترین صفات آن است و نیز شرع مقدس بر اساس عقد ازدواج بر هر یک از طرفین حقوق و واجباتی قرار داده است و طلاق را برای وقتی که اختلاف بسیار حاد و غیر قابل حل باشد تشریع نموده است لذا شوهر میتواند در صورت عدم توافق، زن را دو بار طلاق داده و به آن باز گردد؛ امّا هنگامی که زن را سه طلاقه کرد طلاق آنها بائن خواهد شد که رجعتی در آن وجود ندارد زن عدهی خود را به مدت سه طهر خارج از خانهی مرد میگیرد و بعد از تمام شدن این مدت از قید زوجیت آزاد میشود در حالتهایی که طلاق به علت اختلاف شدید بین زوجین است هر دو طرف بعد از جدایی راه خود را در پیش میگیرند؛ امّا احیانا مرد به علّت عادتی که دارد اقدام به طلاق زن و رجوع به او میکند در چنین حالتی و بعد از طلاق سوم دیگر حق بازگشت به زن را ندارد مگر اینکه با شخص دیگری ازدواج کند و بعد از نزدیکی شوهر دوم او را طلاق داده و عدّهی آن به اتمام برسد در این صورت است که رجوع شوهر قبلی به زن مباح میشود. به شوهر دوم مُحلِّل گفته میشود؛ زیرا اوست که سبب مباح شدن زن به همسر قبلی میشود.
از شرا یط لازم نکاح مُحلِّل این است که ازدواج آنها، باید حقیقی باشد و هیچ حیله و نیرنگی از سوی هیچ یک از سه طرف عقد(همسر سابق – مطلّقه – محلل) وجود نداشته باشد. ازدواج مُحلِّل تحقق پیدا نمیکند مگر بعد از عقد صحیح و نزدیکی و مباشرت.
ازدواج مُحلِّل همواره از سوی مخالفین اسلام به عنوان قانونی که منزلت زن را در نظر نمیگیرد و أخلاق را زیر پا میگذارد معرفی شده است و شرط ازدواج زن با شوهر دوم را نوعی زنا و فحشا تلقی کردند و این به خاطر جهل آنها به قواعد و أحکام نکاح محلل در اسلام یا به خاطر تجاهل و عناد آنها است.
باید توجه داشت که نکاح تحلیل به شکل شرعی آن هیچ مشکلی ندارد؛ امّا مشکل آنجا پدید میآید که ازدواج محلل به شرط یا نیّت تحلیل باشد که فقها در این مورد دیدگاه های مختلفی دارند برخی عقد را چه با شرط و چه با نیّت تحلیل باشد باطل میدانند و عدهای دیگر شرط و نیّت را مبطل عقد نمیدانند.این پزوهش در چهار فصل بیان شده است.
فصل اول: کلیات ومفاهیم
فصل دوم: بررسی صور مختلف نکاح تحلیل
فصل سوم: دلایل قائلین به جواز وعدم جواز نکاح تحلیل
فصل چهارم: شرایط حلیت زن مطلّقه ثلاثه
امید است که این تحقیق مورد رضایت خداوند متعال قرار بگیرد.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1. شرح و بیان مسأله پژوهشی
1-1. شرح و بیان مسأله پژوهشی